تحلیل عجیب عباس عبدی از دهه شصتی ها
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۲۱۱۴۴
عباس عبدی با اشاره به اینکه ناآرامی ماههای اخیر کار دهه هشتادی ها نبد بلگه دهه شصتی ها عامل ایجاد آن بودند نوشت:بیشترین ضربه را این نسل و به طور مشخص لیدرهای دهه شصتی از فضای سیاسی خوردند و انتقام آن شکست را در جریان مهسا گرفتند.
چگونه و چرا؟ ماجرا این است که رهبری جریان دوم خرداد متکی به متولدین دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا اینجا مسالهای نبود و همهچیز طبیعی بود. ولی یک تفاوت مهم میان این دو نسل وجود داشت. دهه شصتیها فاقد سرمایههایی بودند که در این ساختار سیاسی موجود میتوانست نقطه قوت آنان باشد.
سرمایههایی چون حضور در انقلاب و جنگ. آنان در زمان انقلاب یا به دنیا نیامده بودند یا خردسال بودند و در جنگ هم آن اندازه بزرگ نبودند که شرکت کنند و افتخار آن را برای ارتقای اجتماعی خود یدک یا به رخ دیگران بکشند و طلبکار خدمات کرده و نکرده خود باشند و به هر کس برسند منت بگذارند که اگر ما نبودیم چنین بود و چنان میشد.
هر چند این نسل عوارض هر دو پدیده را تحمل کرده بودند، آنهم در کودکی و نوجوانی، ولی از منافع این تحمل هزینهها بهرهمند نشدند. در جریان اصلاحات به یک علت طبیعی این عدم بهرهمندی رخ میداد، زیرا سن آنان چندان زیاد نبود، یعنی در سال ۱۳۸۴ که دوره خاتمی تمام شد، متوسط سن آنان همان حدود ۲۲-۲۰ سال بود و برخلاف پدرانشان که از ۲۰ سالگی در انقلاب و با برکناری نیروهای قبلی و نهادسازیهای جدید، کارهای شده بودند ظرفیت صندلیهای مدیریتی تکمیل بود و اینها فقط میتوانستند در خدمت سیاست جاری باشند.
حضورشان در جنبش دوم خرداد گرچه بسیار جذاب بود و آنان را به آرزوهای خود نزدیک میکرد، ولی بدبختی آنان از اینجا بود که دوم خرداد پایدار نماند و با آمدن نواصولگرایان، آن حضور برای دهه شصتیها هزینه محسوب شد و از همینجا در سیاست نیز عقبگرد زدند و مصداق آش نخورده و دهان سوخته شدند. نسلی که مشکلات ناشی از انقلاب و جنگ را در کودکی تحمل کرد، در جوانی به خدمت یک جنبش مهم سیاسی در آمد و خود را وقف آن کرد و در ماجرای کوی ۷۸ به نحوی شکست خورد و هنگام ورود به عرصه کار و زندگی با یک تغییر نابهنگام سیاسی و اقتصادی مواجه شد که از یکسو شغل کافی ایجاد نشد و از سوی دیگر حضور سیاسیاش در دوم خرداد تبدیل به هزینه شد، و از آن بدتر با یک عقبگرد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مواجه شد و به درستی حس کرد که تمام دستاوردهای او در دوره اصلاحات به یغما رفته است، در نتیجه در سال ۱۳۸۸ فرصت را مناسب دیدند تا بلکه اقدام دیگری کنند به ویژه که به لحاظ سیاسی هم باتجربهتر شده بود از این رو وارد میدان شد، با یک پله ارتقای سیاسی اگر نه در سطح رهبران سیاسی، حداقل در سطح افسران سیاسی بودند، ولی بیشترین لطمه را خوردند، آنهم چه لطمهای. نسلی پاکباخته و سوخته که با بیرون آمدن از این بحران احساس یأس و ناامیدی میکرد.
طولی نکشید که با جریان جدید سیاسی و آمدن هاشمی و روحانی جانی تازه گرفت و علیرغم ناامیدی قبلی در آن ایفای نقش کرد، با این تفاوت که اینبار فقط میتوانستند تا روز پیروزی نقش ایفا کنند و پس از آن باید میرفتند خانه، چون نه به لحاظ مذهبی، نه به لحاظ سیاسی و ارزشی هیچ تطابقی با معیارهای رسمی نداشتند و کمابیش از متهمان پرونده دوران اصلاحات و دانشگاهها و سپس ۸۸ بودند و حتی بار سنگین پرونده جدید یا حمایت از روحانی را هم باید به دوش میکشیدند، در حالی که معیارهای رسمی برای حضور در قدرت و ارتقای اجتماعی هیچ تغییری نکرده بود. سیاست برای این نسل تبدیل به سوءپیشینه شد.
برخلاف پدرانشان یعنی متولدین دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ که سنین ۵۰ و ۶۰ را رد کرده و حتی به سن بازنشستگی رسیده بودند و زندگی خود را داشتند و همچنان بر اریکه قدرت چسبیده بودند، این نسل از همه این مواهب و آرامش آن عقب افتاده بود، درحالی که به لحاظ نظری و فکری و حتی عملی نیز در جریان این دو یا سه دهه آموزش دیده بود و دهه ۱۳۹۰ نیز نتوانسته بود گره زندگی او را باز کند پسرفت هم داشت، لذا در آغاز یا آخر دهه چهل سالگی، هنوز پا در هوا بود و نه آیندهای را میتوانست تصور کند و نه به گذشتهاش میتوانست ببالد، در عین حال که شایستگیهای آموزشی و تجربیات سیاسی آن را نمیتوان نادیده گرفت، آنان به لحاظ علمی و فرهنگی قوی و ثروتمند بودند و بار اصلی طبقه متوسط فرهنگی را بر دوش میکشیدند ولی به لحاظ اقتصادی ضعیف و ناتوان بودند و به قولی ثروتمندانی فقیر بودند.
در نتیجه تنها یک راه در برابرشان وجود داشت، و آن گرفتن انتقام بود، هم از تاریخ و انقلاب و هم ساختار و هم از پدران، به ویژه ازسوی دختران این نسل. گرایش آنان به گذشته پیش از انقلاب یا حتی ناسزاهایی که در شعارها میدادند بیش از آنکه محصول یک انتخاب عقلانی باشد ابزار و شیوه انتقامگیری آنان بود.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۲۱۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وحدت نیروهای انقلاب رمز عبور از تهدیدات است
محسن رضایی در آستانه برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در دیدارهای جداگانه با داوری و روح الامینی، دبیر و معاون امور استانهای شانا و دبیران جریانات سیاسی دیگر بر وحدت گروههای انقلابی تاکید کرد.
وی در دیدار با نادی، جراره و شورای مرکزی شریان، رائفی پور و سعید محمد و شورای مرکزی صبح ایران و احمد نادری و شورای مرکزی جماران گفت: باید از رویشهای انقلاب استقبال و از هرنوع تفرقه جلوگیری کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر ضرورت حفظ وحدت در جبهه انقلاب، افزود: همبستگی و برادری از ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی است که امروز بیش از هر زمانی باید مورد توجه باشد و اکنون ملت و نظام، نیازمند صف فشرده نیروهای انقلاب و کارآمدی جبهه انقلاب است و راه آن قاعدهمحوری به جای شخصمحوری است.
وی با یادآوری شرایط حساس کشور پس از طوفان الاقصی و عملیات «وعده صادق» اظهار کرد: موقعیت ایران در غرب آسیا بیش از گذشته تعیینکننده شده است، بنابراین فرصتها و تهدیدات جدیدی درمقابل کشور قرار گرفته است. در چنین شرایطی وحدت نیروهای انقلاب و تلاش همگانی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور رمز عبور از تهدیدات و بهرهبرداری از فرصتهاست. هر نوع تکروی و سهمخواهی آسیب بزرگی به نظام و مردم خواهد زد. امروز بشدت نیازمند عقلانیت جمعی اشخاص و جریانات سیاسی کشور هستیم.
رضایی با تاکید بر اهمیت مشارکت مردم در انتخابات گفت: انتخابات مجلس باوجود شرایط سخت اقتصادی با حضور مردم انجام شد که نشان داد تنها راه اصلاح کشور انتخابات و مردمسالاری است. حضور سلیقههای مختلف سیاسی، مشارکت مردم را جدیتر و بیشتر میکند.
وی گفت: رقابت باید برادرانه و به دور از منازعه باشد. انتقادات باید منصفانه و همراه با ضوابط اخلاقی صورت گیرد و فضا برای رویشهای جدید مهیا باشد. تحمل سلیقههای سیاسی علامت بلوغ عقلانیت گروههای سیاسی است.
در این نشستهای جداگانه نادی و جراره از شریان، احمد نادری از جماران، رائفیپور و سعید محمد از صبح ایران، با تشریح روند شکلگیری جریانها و تشکلهای خود، به بررسی اجمالی دور اول انتخابات و برخی گلهمندیها پرداختند و آمادگی خود برای گفتگو با سایر گروههای جبهه انقلاب را اعلام کردند.
محسن رضایی نیز در جلسه با داوری و روح الامینی، دبیر و معاون امور استانهای شانا، بر وحدت همه گروههای جبهه انقلاب ازجمله شانا، پایداری، شریان، جماران، صبح ایران و تحولخواهان وسایر گروهها تأکید کرد و اعضای شانا هم نظراتشان را بیان کردند.
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی مجلس